فایل ورد قابل ویرایش
توضیحی مختصر از متن فایل :
چکیده
تغییرات مداومی که در سطح و عمق جامعه در جریان است، باعث شده است که دیگر نتوان انتظار داشت نظامهای رسمی آموزشی افرادی را تربیت کنند که تمام مهارتهای مورد نیاز سازمانها را دارا باشند. از اینرو بسیاری از حرفهها به موازات رشد سازمانها و شرکتها، همواره نیازمند بازآموزی هستند. با توجه به رویکردهای جدید معرفتشناختی، به نظر میرسد نظریههای غالب یادگیری چون شناختگرایی و سازندهگرایی ضمن آنکه از توان لازم برای پاسخگویی به چالشهای پیشروی عصر دیجیتال برخوردار نباشند، به یادگیری درون سازمانها نیز نپرداختهاند. ارتباطگرایی، نظریه جایگزینی است که بر دانش ارتباطی استوار شده است؛ دانشی که در تقسیم دوگانه کمّی و کیفی نمیگنجد. این نظریه تلفیقی است از اصول نظریههایی مانند آشوب، شبکه، و خودسازماندهی. ارتباطگرایی یادگیری را فرایند برقراری ارتباط بین گرهها و به عبارت دیگر فرایند شکلدهی ارتباطها یا شبکهسازی میداند. این نظریه ضمن معرفی انواع گره (مفهوم، افراد، ماشین، و...) و انواع پیوندهایی که ممکن است در درون شبکه، بین آنها رخ دهد، شبکهها را به برداشتهای متعارف محدود نمیکند و لذا شکلگیری آنها را در سه سطح عصبی(درون مغز)، مفهومی(درون یک دیسیپلین) و بیرونی (شبکههایی از افراد و رایانهها) تبیین میکند. در این نظریه مؤسسهها و شرکتها، زیستبومهایی هستند که شبکهها را در بر گرفتهاند. سالمسازی این زیستبوم به رشد و شکوفایی گرهها و شبکه و در نهایت خود موسسهها و سازمانها منتهی خواهد شد. بررسی مبانی و دلالتهای این نظریه که مورد توجه محافل علمی قرار گرفته است و به زعم برخی میتواند آغازی برای شکلگیری پارادایم جدیدی در حوزه آموزش باشد، و به گفته پیشروان آن، بیش از هر چیز، متناسب نیازهای نظام آموزش عالی و آموزشهای غیررسمی است، قطعاً میتواند نتایج مثبت و چه بسا تحولآفرینی را برای مراکز آموزشی، مدیریت دانش، و رشد سازمانها و شرکتها به همراه داشته باشد.
واژگان کلیدی: ارتباطگرایی، دانش ارتباطی، شبکهسازی، یادگیری سازمانی، مدیریت دانش.
نظرات شما عزیزان: