فایل ورد قابل ویرایش
توضیحی مختصر از متن فایل :
چکیده گزارش:
اين سؤال كه آموزش رياضيات چه تأثيري روي شخصيت فكري و منشهاي حل مسئله و شيوههاي يادگيري دانشآموزان ميگذارد به ساختارشناختي آنان مربوط ميشود. مسلماً پيشينه فكري و مهارتهايي كه در ذهن دانشآموزان نهادينه شده اجازه نميدهد كه نظام يكساني كه دانشآموزان با آن مواجهند ساختارهاي شناختي يكساني را به دست دهد. اين تنوع ساختارهاي شناختي كه تحت تربيت نظام آموزشي يكساني بودهاند نه تنها ناخواسته نيست، بلكه مورد تأكيد است. ذهن دانشآموزان همچون گلهاي رنگارنگي كه از يك آب و خاك و خورشيد بهره گرفتهاند اما با يكديگر در رنگ و بو تفاوت دارند كه در برابر نظام آموزشي يكسان مهارتهاي مختلفي را به بار ميدهند و ثمرات گوناگوني را نتيجه ميدهند. اين تنوع زمينههاي يادگيري دانشاموزان را ميتوان در سبكهاي يادگيري و در ساختار انسانشناختي دانشآموزان خلاصه نمود.
مقدمه گزارش :
در مورد سبكهاي يادگيري و تفكر و شناخت دانشآموزان تئوريهاي گوناگوني وجود دارد بعضي از اين تئوريها رفتارگرايانه، بعضي روانشناسانه و برخي ديگر مجردتر هستند. تئوريهاي رفتارگرايانه از ساير اين نظريهها ملموستر و سادهفهمتر هستند. از اين رو ما يكي از همين نظريهها را برميگزينيم. مجاري شناخت حسي دانشآموزان به پنج حس محدود ميشود كه از ميان آنها حس بينايي، حس شنوايي و حس لامسه در ارتباط با جهان خارج و يادگيري بر ديگر حسها غلبه دارند. حس بينايي مبناي تفكر تصويري و حس شنوايي مبناي تفكر كلامي و حس لامسه مبناي تفكر دستورزي و ساختني را پايهريزي ميكنند. اينطورنيست كه تفكر كلامي، تصويري و دستورزي ذهن دانشآموزان را به طور يكسان درگير كنند. هرچند مهارتهاي تفكر دانشآموزان طيفي بين اين سه مهارت تفكر است اما معمولاً در اكثر دانشآموزان يكي از اين سه سبك يادگيري بر ديگران غلبه دارد. اين سه مهارت تفكر سه سبك يادگيري كلامي، تصويري و دستورزي را به دست ميدهند. البته به ندرت ممكن است در دانشآموزي دو تا از سبكهاي يادگيري و يا حتي هر سه سبك غلبه داشته باشند.
متن گزارش
آموزش عدد
عدد يك كلمه قرآني است. از آيه كل شيء احصيناه عدداً برميآيد كه معناي آن بر پاية معني احصاء و شمارش بنا ميشود. اما هم از اين آيه و هم از معناي شمارش در رياضيات عالي برميآيد كه معناي عدد به معناي بسيار تعميم يافتهتر از آنچه در اين پايه مورد نظر است تعميم مييابد. لذا لازم است مفهوم عدد چنان در برابر دانشآموزان مطرح شود كه مقدمه را براي آموزش تعميمهاي آن فراهم نمايد. براي مثال عدد به عنوان كارديناليستي مقدمه مناسبي براي معرفي اعداد حقيقي نيست و عدد به عنوان طول پيشينه مناسبي براي معرفي اعداد مختلط در دانشگاه نيست اما عدد به عنوان جواب معادله پيشنيه مناسبي براي معرفي اعداد مختلط فراهم ميكند. لذا بايد گذر از كارديناليستي به طول و گذر طول به جواب يك معادله جبري به طور طبيعي اتفاق بيافتد تا ذهن دانشآموزان براي تعميمهاي عدد كه در آينده با آن موااجه ميشود آماده گردد.
عدد و دانشآموزان كلامي
عدد به عنوان كارديناليستي و عدد به عنوان ناوردا مفهومي متناسب با سبك يادگيري دانشآموزان كلامي است. نزد دانشآموزاني با اين سبك يادگيري اعداد نمادهايي هستند كه مفاهيمي پشت صحنه را خلاصه و كدگذاري ميكنند. ساختار محاسباتي اعداد نيز از همين مفاهيم كارديناليستي عدد استخراج ميشود تا بعد به اعداد گويا تعميم پيدا كند. همچنين است مفاهيم ضرب و تقسيم كه از كارديناليستي مجموعهها استخراج ميشوند. دانشآموزان كلامي با مفهوم عدد به عنوان طول به صورت استدلالي و با كمك مفهوم »بين» ارتباط برقرار ميكنند وبا مفهوم عدد به عنوان جواب معادله به خوبي ارتباط برقرار ميكنند. چرا كه زبان معادله خود يك زبان نمادين براي معرفي اعداد است كه با سبك يادگيري كلامي و نمادين دانشآموزان هماهنگ است. در صورتي كه عدد به عنوان طول يك مفهوم تصويري است و بايد به صورت كلامي به طور غير مستقيم درك شود. هر چند سبك شناخت دانشاموزان طيفي بين سه سبك يادگيري ياده شده است و ممكن است براي يك دانشآموز كلامي عدد به عنوان طولي نيز به طور مستقيم درك شود.
عدد و دانشآموزان تصويري
نظرات شما عزیزان: