فایل ورد قابل ویرایش
قسمتی از مقاله:
مقدمه
مرد و زن در آن معيارهاي اصلي همتاي هم هستند، و يك سلسله مزايائي براي مرد هست كه آن مزاياي اجرائي است و در مقابلش مسئوليتش نيز بيشتر است ، كه اگر آن مسئوليت را ايفا نكرد، وزرش هم بيشتر خواهد بود. بنابراين نيتجه مي گيريم كه اولا: آن تهمت هائي كه به اسلام زدند و گفتند كه : اسلام نيمي از جامعه را از بسياري از حقوق محروم نموده است ، نارواست . ثانيا ، اين تعصبات و رسومات جاهلي كه از ديرباز در فرهنگ جوامع اسلامي رواج پيدا كرده است ـ نه فرهنگ اسلام ـ كه زن را بعنوان مظهر ضعف و زبوني ياد مي كنند اين بايد زدوده بشود. ثالثا، اگر كسي احساس مي كند كه زن نبايد از علوم وسايل تربيتي و مانند آن كه خدمات قابل عرضه اي به جامعه ارائه مي دهد استفاده كند، بايد از اين اعتقاد صرف نظر كند و علاقمند باشد زن همتاي مرد در اين علوم و معارف بار يابد و به جامعه خدمت كند مگر آنجايي كه بطور استثناء وظيفه مرد قرار گرفته است. رابعا ، اين (( عاشروهن بالمعروف)) اختصاصي به مسايل داخل منزل ندارد، بلكه در كل جامعه هم جاري است و مساله پنجم اين است كه زن در مقابل مرد غير از زن در مقابل شوهر است يعني زن در مقابل شوهر بايد تمكين كند اما زن در مقابل جامعه ، مثل فردي از افراد جامعه است و اين چنين نيست كه بايد اطاعت كند و در مسايل خانوادگي هم مي بينيم كه گاهي زن قوام و قيوم است و مرد بايد اطاعت كند ، همچنانكه پسر بايد از مادر اطاعت كند ولو در حد بالايي از تخصصهاي علمي باشد.
نظرات شما عزیزان: