فایل ورد قابل ویرایش
توضیحی مختصر از مقاله :
چکیده:
هنر و زیبایی برای شاعران عارفی همچون مولوی و بیدل دهلوی تجربهای است که در آن زیبایی نه یک مفهوم خاص بلکه عبارت است از حقیقت زنده و یگانهای که انسان را به ذات حق نزدیکتر میکند و وسیلهای است برای درک و شناخت ذات حق.از طرفی حکمت و مبانی فلسفی و آراء و نظریات دو هنرمند شرقی مولوی و بیدل دهلوی در مقولۀ هنر و زیبایی، صرفاً اسلامی و دین مدارانه است. هنر و زیبایی تحت الشعاع نوعی خداشناسی عرفانی است و هنر اسلامی مرحلهای است از مجاهدۀ هنرمند در حصول به معرفت الهی.هدف نگارنده از تحلیل دیدگاه های این دو متفکر شاعر، دربارۀ هنر و زیبایی و یافتن قرابت ها در اندیشۀ این دو، اثبات پیوند محکم فکری و معنوی ایشان می باشد و اینکه وجه مشترک زیباشناختی در آراء این دو، مساوی با تجربه های معنوی و عرفانی می باشد که متوجه اصل زیبایی ها (خداوند) است.همچنین این دو شاعر متفکّر برای انتقال اندیشه های بدیع و عرفانی خویش، با کارکردها و تصوّرات زیباشناسانه در اشعار خویش به سخن غیرهنری ارزش هنری و زیباشناختی بخشیده اند.روش این تحقیق به صورت تحلیلی- توصیفی و شیوۀ گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
کلید واژگان
مولوی، بیدل، هنر، زیبایی، حکمت اسلامی، معرف
مقدمه
زیبایی شناسی در هنر اسلام یادآور «احدیّت» به عنوان اصل و اساس همۀ زیبایی هاست. کسب این استعداد و درک و دریافت زیبایی عالم مثال که تجسم زیبایی بالاتر است، پایه و اساس هنر اسلامی را تشکیل می دهد.مطالعۀ آثار و تعالیم استادان بیبدیلِ طریقت معنوی و در کنار آن بیان شاعرانه موسیقیایی اصول و اسرار مربوط به طریقت وحدت الوی، فرصتی بی همتا را در اختیار مینهد تا بینشی عمیق تر از پیش، به کشف رابطة میان هنر و معنویت اسلامی دست یابیم. آثار مولوی و بیدل دهلوی و افکار نهفته در آنها نمونهای کامل از ارتباط و وابستگی میان ادبیات، هنر و معنویت است. ادبیات عرصهای است مهم برای درک ارتباط میان هنر و معنویت اسلامی و از آنجا که مذهب اسلام بر پایه کلمه الله بیان شده است، و در قالب کتاب مقدس تجلی یافته، بدین ترتیب ادبیات جایگاه برجسته و ممتازی در میان هنرهای اسلامی کسب کرده است.اعتقاد به اصل توحید، یعنی اعتقاد به تجلی زیبایی ذات پروردگار در مراتب مختلف هستی است. این اصل که پایه و اساس حکمت اسلامی است و در لابهلای منابع عظیم عرفانی که زبان نمادین حکمت و محملی برای بیان حقیقت الهی است مستور است و افکار نهفته در درون آنها کامل ترین نمونة تفسیر زیباییشناسی اسلامی و عرصهای برای درک ارتباط بین هنر و معنویت اسلامی است.تبیین و تحلیل نقادانه و در عین حال تطبیقی دو شاعر متفکر، مستلزم مطالعة نقاط مشترک (قرابت های ممکن) بین آن دو متفکر است. منظور از قرابت ها، همسنگی ها و همگونی ها بین این دو متفکر و شاعر است و هدف از طرح قرابت ها نیز پاسخ به این پرسش که آیا اساساً میتوان نشانههای این همسویی و همسنگی را در بین این دو متفکر و شاعر بررسی کرد و اصولاً آراء زیباشناختی این دو تا چه حد به هم نزدیک میباشد؟به نظر می رسد امر مشترک بین تفکر مولانا و بیدل دهلوی برای امر زیبانگری مساوی با تجربههای معنوی، عقلانی و شهودی است که متوجه حقیقت متعالی (خداوند) است، یا به عبارتی زیبانگری مولانا و بیدل مبتنی بر حس زیباشناختی متأثر از توجه به اصل زیباییها و مبتنی بر کشف حقیقت و ذات همه چیز می باشد، که همان ذات خداست.
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط ali ahamadi
آخرین مطالب