مقاله بعد جسماني انسان
قیمت: ۴۹۰۰۰ریال تعداد صفحات: ۸۲ کد محصول :5168 حجم فایل:53,34 KB نوع فایل :rar
فایل ورد قابل ویرایش
توضیحی مختصر از متن فایل :
چون حكمت خداوند در آفرينش نفس انساني ـ با خصوصيت و ويژگي صورت بشري كه مقام و مرتبه متوسط ميان آخرين مراتب تجسم و اولين مدارج تجرد است ـ ادراك عالم وحدت محض و كثرت محض است، انسان را ذو وجهين و ذو قوتين آفريد تا وجهي به حق داشته باشد و وجهي به خلق. و در وجود او قوهای لطيف بنا نهاد تا بواسطه آن مناسبتي كه با عالم وحداني مييابد، آن را درك كند و آن قوه عقل بالفعل است و قوه ديگر كه مادي و جسماني است تا كثرات جسماني را همان گونه كه هستند بيابد. اما در ابتداي تكون بدليل نقص و قصورش، كثرت جسماني بر او غالب بوده فعليت دارد و بواسطه حركت از نشئه اولی بسوی نشئه ثانی در حرکت است تا بتدریج ذاتش قوی ميگردد و فعلیتش شدت مییابد و در نتیجه جهت وحدت بر او غالب گشته و عقل و معقول ميگردد. و از آن جا كه فلسفه به معناي «استكمال النفس الانسانية بمعرفة حقايق الموجودات علي ماهي عليها...» ميباشد؛ و نيز با توجه به مسائل آن، خصوصاً عاليترين و شريفترين آن، كه مبدأ عالم است و همچنان تقسيمات فلسفه به نظري و عملي، حكمت همان فلسفه پيراسته از سفسطه و مطابق با واقع خواهد بود. به عقيده صدرا حكمت آن علمي است كه انسان را مستعد ارتقا به ملأ اعلي و غايت قصوي كند و اين همان حكمتي است كه گاه از آن تعبیر به «قرآن» ميشود. حقيقت دين چيزي جز معرفت و دريافت صحيح حقايق نخواهد بود؛ زيرا دين ابعاد مختلف ظاهري و باطني دارد و باطن دين همان علم به حقايق است و قرآن كريم كساني را كه به حقايق دست يافتهاند «راسخون» مينامد پس راسخان در علم همان حكيمانند و غايت قصوای حکیمان و راسخان در علم حكمت مطلق و مطلق حكمت است. زيرا حكيم عليالاطلاق خداست و همان طور كه خداوند علت وحي است، علت حكمت نيز هست و حكمت مطلق نزد اوست. صدرا كساني را حكيم ميداند كه از علم تفصيـل
در عين اجمال برخوردار باشند و حكيم الهي را كه جامع حكمت نظري و عملي است «مؤمن حقيقي» مينامد؛ و بدين ترتيب همسويي دين و فلسفه امري مسلم و قطعي است و صدرا كه پرچمدار اين هماهنگي و همسويي است فلسفه و دين و عرفان را عناصر يك مجموعه هماهنگ ميداند و بر اين عقيده است كه تنها در سايه حكمت است كه هم جنبههاي علمي برهان، عرفان و قرآن به كمال لايق خود ميرسند و هم جنبههاي عملي اخلاق به كمال لايق خود نائل ميشود؛ چون شهود نفس زمينه تكامل همه شؤون آن اعم از نظري و عملي را فراهم ميسازد. و از اين روست كه صدرا با تأويل رمزي متون مقدس، كيفيت عرفاني معناي باطني روح را به اثبات ميرساند و با شهود عرفاني، تفكر بحثي و عقلي را تابع حقايق كلي شناخت عرفاني مينمايد و در نتيجه پايه بحثهاي علمي و فلسفي خود را بر اساس توفيق ميان عقل و كشف و شرع ميگذارد و در راه كشف حقايق الهيات از مقدمات برهاني و مطالب كشفي و مواد قطعي ديني استفاده ميكند.
مقاله حاضر به بررسي «نگرش صدرا بر پيوند وجودي انسان با حكمت و فلسفه» پرداخته است و در جستجوي اين مسأله است كه نشان دهد فلسفه و حكمت جزء ساختار وجودي انسان است. البته با اين فرض كه نگرش صدرا بر اين موضوع از موضوعات انسانشناسي به لحاظ روششناسي نوعي كثرتگرايي است و رويآوردی متعاليه دارد. يعني با يك رويآورد مستقل و جامع به همه رويآوردهاي قرآني، عرفاني و فلسفي پرداخته است.
نظرات شما عزیزان: