تعداد صفحات: 12 کد محصول :6545 حجم فایل:26,95 KB نوع فایل :rar
چکیده گزارش:
در چند دهه اخير، هيچ يک از موضوعهاي درسي در سطح جهاني، به اندازه دروس علوم تجربي دچار تغيير و تحول نشده است. گر چه محتواي درسي علوم تجربي به خودي خود به دليل پيشرفت فزاينده علم و دانش بشري، روز به روز جديدتر و فربهتر ميشوند، ولي اين تغيير تنها از جنبه محتوايي، آموزش علوم را در بر نميگيرد. ويژگيهای عصر کنونی ايجاب ميكند تا برنامههای آموزشی علوم تجربي به نحوی ساماندهی گردند تا با بهرهگيري از آنها، همة تواناييهای شناختی و شخصيتی دانشآموزان رشد کرده و فراگيران با برخورداري از مزاياي علوم و فناوري، توانمنديهای لازم برای رويارويي با تحولات جديد را کسب نمايند.
مقدمه گزارش:
در برنامههای درسی جديد علوم تجربي و روشهای آموزش آن، تأکید اساسی بر روشهایی است که در آنها دانشآموز نقش فعالي دارد. در این روشها نقش اصلی در فرآیند یادگیری به عهده دانشآموز است، و اوست که این فرآیند را به پیش میبرد. بنابراین، سایر عوامل مانند محتوای آموزشی، تجهیزات و ابزارهای آموزشی و اقدامات معلم همگی در ارتباط با دانشآموز معنی و مفهوم پیدا میکنند. معلم در این روشها نقش جهت دهنده و سازمان دهنده را دارد و میکوشد تا فعالیتهای دانشآموزان را متناسب با هدفهای درس در مسیر صحیح پیش ببرد.
در روشهای تدریس فعال كه اغلب دانشآموز- محور هستند، ویژگیهای زیر را میتوان مشاهده کرد:
1. به استقلال یادگیرنده در جریان یادگیری بسیار اهمیت داده میشود.
2. دانش آموز میتواند بر اساس تجارب و اطلاعات شخصی خود نقشی مؤثر و فعال در فرآیند یادگیری داشته باشد.
3. معلم نیز به همان اندازه از دانشآموز یاد میگیرد که دانشآموز از وی و دیگر دانشآموزان میآموزد.
4. یادگیرنده از طریق خود ارزشیابی، میزان پیشرفت خود را در جریان یادگیری مورد بررسی و ارزیابی قرار میدهد.
در برنامههای آموزشي جدید علوم تجربي به ويژه در دوره آموزش عمومي، استفاده از روشهای تدریس مبتنی بر فرآیند حل مسئله و مهارتهای تفکر نسبت به گذشته اهمیت بیشتری یافته است. بر اساس این دیدگاه، برنامهریزان در محتوای برنامهدرسي به طرح موقعیتهای حل مسئلهای میپردازند. در این موقعیتها دانشآموزان راهنمایی میشوند تا در مسیر حل مسئله، به دانشها، مهارتها و نگرشهای تازه دست یابند(بدريان، 1385). همچنين در اجراي برنامههاي درسي جديد علوم تجربي، از معلم خواسته میشود تا تدریس خود را به شیوه گروهی سازمان دهی کند، به نحوی که خود نیز به عنوان عضوی از گروه دانشآموزان درآید. در این روشها بر تعامل میان معلم و دانشآموزان و دانشآموزان با یکدیگر بیش از حد تأکید میشود، زیرا تجربه نشان دادهاست که تعامل و تبادل تجربیات دانشآموزان با یکدیگر نقش عمدهای در یادگیری آنان دارد. افزون بر این، فعالیتهای گروهی موجب توسعه مهارتهای اجتماعی از قبیل احترام به حقوق دیگران، همکاری گروهی، حق و مسئولیت قائل شدن برای دیگران، مشارکت در تصمیم گیریهای گروهی، سعه صدر و ... در دانشآموزان میشود (پرويزيان، 1384)
گزارش تخصصی علوم تجربی ابتدایی
نظرات شما عزیزان: